چرا مردان تجاوز می کنند
چرا مردان تجاوز می کنند
تردیدی وجود ندارد که آزار جنسی چاندران در این آشفتگی عاطفی مادام العمر نقش داشته است.
وقتی چاندران چهار یا پنج ساله بود، تمام وقت بود. کمک به والدین شاغل او به یک تعطیلات یک هفته ای رفت و یک ایستاده را ترک کرده بود. او باید در آن زمان هجده یا نوزده ساله بوده باشد، زنی تیرهآلود با موهای بلند که بلوز و دامن گشاد میپوشید. بعدازظهرها بعد از مدرسه، خدمتکار خواهر کوچکترش را می خواباند و سپس او را به اتاق دیگری می برد که در آنجا او را مورد آزار جنسی قرار می داد و از قول هدیه برای خرید اطاعتش استفاده می کرد. “دخول نشد، اما بقیه موارد اتفاق افتاد.” بله، مردان و پسران مورد تجاوز قرار می گیرند. یکی دیگر از پیامدهای دوتایی زن بهعنوان ضعیف، مرد بهعنوان قوی این است که زنان بهعنوان آغازگر جنسی و مرتکب بالقوه آزار دیده نمیشوند. به پسرها نیازی به محافظت و مراقبت نمیشود. این امر به پسران بالغی که توسط زنان مسن تر مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، گسترش می یابد، همانطور که یکی از بستگان من توسط معلمش بود. هنگامی که او در مورد “رابطه” خود به دوستانش گفت، با سیلی پشت سر و تبریک های صمیمانه مواجه شد – اگر او یک دختر بود و او یک مرد، به عنوان سوء استفاده جنسی از کودک (CSA) توسط یک شکارچی تلقی می شد. بود. این منعکس کننده روایت فرهنگی است که مردان و پسران جوینده جنسی هستند در حالی که زنان دروازه بان هستند. و رمانتیک و فتیشانگیز ترانه Savita Bhabhi، که در آن یک زن مسنتر و با تجربه، پسران را به عنوان مراسمی برای گذراندن، به مردانگی میسپارد. این یک راه خطرناک برای چارچوب بندی تمایلات جنسی است.
«او احساس خوبی نسبت به آن داشت. ناله.» و چاندران هم همینطور بود – «فکر میکردم داشتن رابطه جنسی لذتبخش است، زیرا آن را از طریق سوءاستفادهام تجربه کردهام» – واکنشی که در سالهای بعد منجر به سردرگمی و احساس گناه میشود. “آن موقع من کودکی ام را از دست دادم.”
وقتی خدمتکار دائمی برگشت، چاندران به او گفت که چه اتفاقی افتاده است، عمدتاً برای اینکه شکایت کند که هدایای وعده داده شده هرگز نیامده است، و او به والدین گفت. یک جور درگیری رخ داد و خدمتکار جایگزین اخراج شد. چاندران دیگر او را ندید. چیزی که عجیب به نظر میرسد اما ظاهراً عادی بود، حتی در میان افراد تحصیلکرده، والدینش هرگز با او در مورد جنسیت یا سوء استفاده جنسی صحبت نکردند، حتی پس از اینکه فهمیدند او چه تجربهای داشته است. (این سی و پنج سال قبل بود؛ آموزش جنسی و آگاهی از سوء استفاده جنسی از کودکان پسر در این طبقه اجتماعی افزایش یافته است.)
***
این یک امر گسترده است. اعتقاد بر این است که افرادی که در دوران کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، اغلب در بزرگسالی در روابط آزاردهنده شرکت میکنند – چه به عنوان قربانی کودکان و بزرگسالان یا به عنوان قربانی. برخی افراد این را یک افسانه خطرناک می نامند که می تواند برای توضیح یا توجیه رفتار افرادی که از کودکان سوء استفاده جنسی می کنند استفاده شود. شیطان جلوه دادن بازماندگان بزرگسالی که از سوء استفاده جنسی در دوران کودکی بازماندهاند، توهینآمیز و مفید نیست، که اکثریت قریب به اتفاق آنها هرگز مرتکب خشونت جنسی علیه دیگران نمیشوند. با این حال، برخی شواهد تجربی برای اعتقاد به این «چرخه» وجود دارد، و نتایج مطالعات معدودی که این موضوع را بررسی میکنند، این فرضیه را تأیید میکنند. در یک مطالعه دقیق به نام «چرخه آزار جنسی کودکان: پیوندهای بین قربانی بودن و مجرم شدن»، نویسندگان دریافتند که در بین 747 مرد مورد مطالعه، «خطر مجرم بودن با تجارب گزارش شده قربانیان سوء استفاده جنسی همبستگی مثبت داشت. میزان کلی قربانی شدن برای مجرمان 35 درصد و برای افراد غیر مرتکب 11 درصد بود. درصد بالایی از آزمودنیهای مذکر که در دوران کودکی توسط یکی از خویشاوندان زن مورد آزار قرار گرفتهاند، مرتکب جنایت شدند. قربانی بودن یک عامل پیشبینی کننده قوی برای تبدیل شدن به یک مجرم بود…» مطالعات دیگر روی پسرانی که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند نشان دادهاند که تقریباً از هر پنج پسر یک نفر در سالهای بعدی زندگی به آزار خود کودکان ادامه میدهد.
این امر منطقی است. اگر خشونت فیزیکی حقوق و استقلال کودک را نقض کند، CSA و محارم برای لایههای زخم روانی بینهایت بدتر است. الیزابت هارتنی، روانشناس مشهور، در «چرخه آزار جنسی و روابط آزاردهنده بزرگسالان» برخی از دلایل قربانی شدن قربانیان را مطرح می کند. در تلاش برای بهبودی، و بازپس گیری قدرت و کنترل، آنها موضع مخالف، به ظاهر قدرتمندتر، سوء استفاده کننده را می گیرند. یا برای مقابله با احساس بی کفایتی، هر چند عجیب به نظر می رسد، احساس بزرگی می کنند، و بنابراین، «ممکن است به سختی به دیگران احترام بگذارند.» آنها ممکن است با رفتارهای توهین آمیز و شدت احساسات برانگیخته شده در اثر تماس ممنوع از نظر جنسی تحریک شوند.
***
با این گفته، ایده ای که برای مدت طولانی در ذهن من باقی مانده است. (منشأ آن از من گریزان است) این است که برای کسانی که زندگی بررسی شده ای دارند، تجربیات دوران کودکی به عنوان یک محور عمل می کند. برای مثال، فرزند یک الکلی می تواند الکلی باشد، مدعی پرورش یا حتی طبیعت. یا یک فرد کاملتر، با دیدن ویرانی که عادت والدین ایجاد کرده است. در این راستا، چاندران خود را به عنوان یک سرخپوست مدرن، بیدار و جهانی معرفی کرد. در برابر کلیشه مرد هندی مردسالار و خشن که پدرش نماینده آن بود. او عاشق مادرش بود که تمام عمرش کار کرده بود. خواهر، دوستان و دوست دختر او نیز زنان کارگر مستقلی بودند. کاتلین مک گین از دانشکده بازرگانی هاروارد، که یک مطالعه ده ساله در مورد این موضوع را رهبری کرد، خلاصه میکند: «چیزهای بسیار کمی وجود دارد که ما از آنها میدانیم که تأثیر روشنی بر نابرابری جنسیتی داشته باشد که توسط یک مادر شاغل بزرگ شود». چاندران بهعنوان یک بازمانده از سوء استفاده، تمام پاسخهای درست را داشت، همه صداهای درست را از خود بیرون میداد. و با این حال…
در یک مفهوم کلان، من و چاندران بخشی از همان حلقههای اجتماعی هندیهای لیبرال هنری طبقه بالا هستیم. شبهای خارج از بنگالورو، برای مهمانیها، کنسرتها و رویدادها، از انواع روان و هیجانانگیز هستند که در بمبئی و دهلی برای ما آشنا هستند. شما با دوستان و/یا یک تاریخ وارد می شوید. همانطور که انتظار می رفت، با دیگرانی که می شناسید آنجا ملاقات می کنید. بالا می گیری برخی از آنها برای یک مکان یا بعد از مهمانی یا مکان دیگری دور می شوند. تو بالاتر میشی تکرار. وصل کن تا زمانی که خیلی بالا بیایید یا ساعت هفت/هشت/نه صبح باشد، هر کدام زودتر بیاید (یا تصمیم بگیرید صبحانه را ادامه دهید). به خانه می روید یا با یکی از دوستانتان تصادف می کنید. شش سال پیش در یکی از شبهای مستی بود که زن جوانی – دوستی افلاطونی. یک همکار سابق از یک شرکت تولید محتوا که معمولاً برای یک فلش کار می کرد – و مرد دیگری در خانه چاندران به پایان رسید، جایی که همه آنها در اتاق های مختلف می خوابیدند. او از خواب بیدار شده بود و متوجه شد که برهنه است و زبانش در واژن او است.
توجه: این یک گزیده ویرایش شده است.